آزمون پرخاشگری

برخی مسائل جزئی و ناچیز مرا عصبی می کند.

وقتی به وقایع گذشته نظر می کنم، بی اختیار رنجیده خاطر می شوم.

کارهای زیادی را انجام می دهم که بعدا احساس پشیمانی می کنم.

وقتی چیزی مانع تحقق یافتن برنامه ها و نقشه هایم می شود، عصبانی می شوم.

از بی انصافی دیگران عصبانی می شوم.

تحمل شکست و ناکامی برایم خیلی مشکل است.

حتی وقتی عصبانیت خود را از دیگران مخفی می نمایم، مدتی طولانی درباره آن فکر می کنم.

بعضی از دوستانم عاداتی دارند که مرا بسیار خشمگین می کند.

خودم را سرزنش می کنم.

از کارهای احمقانه دیگران عصبانی می شوم.

بار سنگینی روی دوشم احساس می کنم.

وقتی مورد انتقاد قرار می گیرم، شدیدا خشمگین می شوم.

از تاخیر و تعلل دیگران، عصبانی می شوم.

وقتی حرفم به کرسی نمی نشیند، خیلی دلگیر می شوم.

وقتی عصبانی می شوم، کنترلی روی حرف هایم ندارم.

وقتی خشمگین می شوم، به دیگران دشنام می دهم.

آنقدر خشمگین می شوم که رفتارهای غیرمنطقی از من سر می زند.

در مواضع فکری خود، مقاوم و پایدار هستم.

وقتی از کوره به در می روم، توی گوش دیگران می زنم.

آنقدر عصبانی می شوم که چیزی را پرتاب می کنم.

افکار بدی در سر می پرورانم که مرا دچار احساس شرمندگی می کند.

دیگران مرا فردی خشن و پرخاشگر می شناسند.

اگر در مغازه ای فروشنده ای با من بدرفتاری کند، جار و جنجال به راه می اندازم.

اگر فردی مطلب احمقانه بگوید، حقش را کف دستش می گذارم.

اگر راننده یک اتوموبیل در حین عبور از کنارم رعایت احتیاط را نکند، بر سر او فریاد می زنم.

با هر شخصی که به من یا به خانواده ام توهین کند، درگیر می شوم.

اگر فردی به من صدمه بزند، من هم به او صدمه می زنم.

به ورزش های خشن علاقه دارم.

مردمی که آزارم می دهند، دلشان کتک می خواهد.

وقتی دیگران با من مخالفت می کنند، با آنها جر و بحث می کنم.